آخرالزمان در قبرها امتحان میشوید دچار فتنه میشوید(أَنَّكُمْ تُفْتَنُونَ فِي قُبُورِكُمْ) بخاری نقل کرده بعد از اینکه کسوف شد، رسول الله این کلام را فرمودند همه چیز به من نشان داده شد حتی بهشت و آتش،و وحی به من شد که شما در قبورتان دچار فتنه میشوید(فتنه دجال)/کسوف علامت عذاب است معاذ الله علایم نجومی خبر از آینده میدهد در هو الاولِ امت کسوف شده پیامبر هو الاخر امت را فرمودند گویا خورشید تمثیلی یست از ولایت و دین و دینداریست.آخرالزمان جنگ حق و باطل در عالم برزخ و قبر هم کشیده میشود گویا تداخل عوالم میشود نقل شده به مومنین میگویند مهدی عج قیام کرده اگر میخواهید برای کمکش بروید میپرسند اگر برویم دوباره قبض روح داریم میگویند بله،انها منصرف میشوند اینقدر قبض روح و شب اول قبر سخت است این امتحان است ممکن است این، یکی از فتنه و امتحانها قبر در آخرالزمان و جنگ اخر شیطان و انبیاء باشد و فتنه های دیگری هم باشد در هر صورت دامن فتنه های آخرالزمان قبر و مرده ها و عالم خیال برزخی را هم میگیرد طوری میشود که در قبر دوباره از مرده ها سوال از نبوت رسول الله میشود و شکاکان میگویند نمیدانیم مردم میگفتند او نبی یست يُقَالُ : مَا عِلْمُكَ بِهَذَا الرَّجُلِ ؟.. : لَا أَدْرِي، سَمِعْتُ النَّاسَ يَقُولُونَ شَيْئًا فَقُلْتُهُ./ نعوذ بالله من کل الشر و شر الدجال
(وَيْلٌ لِلْأَعْقَابِ مِنَ النَّارِ ):بخاری نقل کرده عده ای زودتر از رسول خدا صلی الله عیه واله وضو گرفتند نماز خواندند و راه افتادند حضرت چون به انها رسید این جمله را فرمودند که وای بر عقبهای(پاشنه پای شما)از اتش،راوی گفته که انها روی پا را مسح کرده بودند و عقبش خشک بود(این روایت دلالت بر مسح پا میکند نه شستن)//این جمله وجه تمثیلیِ لعل دارد که چون انها واقعا وضو نگرفته بودند از دنیا و شجره ممنوعه خارج نشده،( انقلبتم علی اعقابکم) بودند به انها فرمودند (ویل للاعقاب من النار ) کسی از امامش جلو نمی زند که زودتر از رسول خدا نماز بخواند و راه بیفتد این افراد استعداد ارتداد از ولایت را داشتند و اسباغ وضو نداشتند لذا در لفافه آینده شان را گوشزد کردند که شما به پاشنه پای خود به جاهلیت بر میگردید
بخاری نقل کرده که یک عرب بیابانی از رسول الله پرسید قیامت کی میشود(متی الساعه) رسول خدا به سخن گفتن مشغول شد و جوابش را نداد طوری که گفتند از سوال ناراحت شد یا نشنید بعد فرمود کی بود که از قیامت سوال کرد وقتی یست که امانت ضایع شود پرسید ضایع شدنش به چیست فرمودند به اینکه امر به غیر اهلش برسد " فَإِذَا ضُيِّعَتِ الْأَمَانَةُ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ ".قَالَ : كَيْفَ إِضَاعَتُهَا ؟ قَال:" إِذَا وُسِّدَ الْأَمْرُ إِلَى غَيْرِ أَهْلِهِ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ ".این امانت چیست ایا امانتهای معمولی یست یا نوع خاصی از امانت مثل امامت است که باید نزد امین الله فی الارض یعنی امام باشد اگر چنین باشد از سقیفه این امانت به غیر اهلش رسید ممکن است کسی بگوید انچه غصب شد خلافت و حکومت بود امامت را کسی غصب نکرد
ایا مراد اینست که امام به غیر اهلش امامت را معاذ الله اگر بدهد قیامت میشود یعنی زمین اهلش را فرو میخورد..در هر صورت امانت و تضیعش چه ربطی با برپایی قیامت دارد
کلینی از امام صادق اخرین سخنان پیامبر را اینگونه نقل کرده که پیامبر خبر مرگ خویش را دادند و فرمودند من خدا را در نظر والیان بعد خود به یاد میاورم که به مردم رحم کنند مسن انها را احترام و کوچگ انان را رحم کنند عالِم انها را بزرگ شمرده ،به مردم ضرر نرسانند تا خوار شوند انان را فقیر نکنند تا مردم از انان روی گردان شوند رابطه مستقیم با مردم را از دست ندهند که قوی بر ضعیف ظلم کند و انها را با فعالیت نظامی(سیاسی)فقیر نکنند که نسل امت قطع شود أذكر الله الوالي من بعدي على أمتي ألا يرحم على جماعة المسلمين فأجل كبيرهم و رحم ضعيفهم و وقر عالمهم و لم يضر بهم فيذلهم و لم يفقرهم فيكفرهم و لم يغلق بابه دونهم فيأكل قويهم ضعيفهم و لم يخبزهم في بعوثهم فيقطع نسل أمتي
حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ اَلصَّيْرَفِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: نُعِيَتْ إِلَى اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نَفْسُهُ وَ هُوَ صَحِيحٌ لَيْسَ بِهِ وَجَعٌ قَالَ نَزَلَ بِهِ اَلرُّوحُ اَلْأَمِينُ قَالَ فَنَادَى صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اَلصَّلاَةَ جَامِعَةً وَ أَمَرَ اَلْمُهَاجِرِينَ وَ اَلْأَنْصَارَ بِالسِّلاَحِ وَ اِجْتَمَعَ اَلنَّاسُ فَصَعِدَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اَلْمِنْبَرَ فَنَعَى إِلَيْهِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ قَالَ أُذَكِّرُ اَللَّهَ اَلْوَالِيَ مِنْ بَعْدِي عَلَى أُمَّتِي أَلاَّ يَرْحَمُ عَلَى جَمَاعَةِ اَلْمُسْلِمِينَ فَأَجَلَّ كَبِيرَهُمْ وَ رَحِمَ ضَعِيفَهُمْ وَ وَقَّرَ عَالِمَهُمْ وَ لَمْ يُضِرَّ بِهِمْ فَيُذِلَّهُمْ وَ لَمْ يُفْقِرْهُمْ فَيُكْفِرَهُمْ وَ لَمْ يُغْلِقْ بَابَهُ دُونَهُمْ فَيَأْكُلَ قَوِيُّهُمْ ضَعِيفَهُمْ وَ لَمْ يَخْبِزْهُمْ فِي بُعُوثِهِمْ فَيَقْطَعَ نَسْلَ أُمَّتِي ثُمَّ قَالَ قَدْ بَلَّغْتُ وَ نَصَحْتُ فَاشْهَدُوا وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ هَذَا آخِرُ كَلاَمٍ تَكَلَّمَ بِهِ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَى مِنْبَرِهِ
.علم در مقایسه است علم در ایه ی(هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شی علیم) است همه علم در این چهار جهت است که تمام هویتش به مقایسه است یعنی اول وقتی معنا دارد که در جنب آخر مقایسه شود و بالعکس و ظاهر وقتی معنی دارد که در جنب باطن مقایسه شود وبالعکس پس از مقایسه اشیاء و امور غفلت نکن، از مقایسه دو ایه دو روایت مقایسه اسباط مقایسه بند بند روایات،در طبیعت هم علم از مقایسه پدید می اید و جرقه علمی عالِم از مقایسه روی دهد/نکته مهم دیگر اینکه نگاه ما به روایات آخرالزمان چگونه باید باشد خبری یا انذاری؟آیا به ملازمات این روایات میتوان استناد کرد مثلا نقل شده که کسی به صلح امام حسن اعتراض کرد حضرت اینگونه جواب دادند که مگر جدم نفرمود که من صلح میکنم..یعنی از این روایت، امام،حکم استخراج کردند
.
مقایسه دو روایت اخرالزمانی نبوی علوی : از پیامبر درباره قیامت سوال میشود (متی الساعه ..اذا ولدت الامه ربها و اذا تطاول رعاة الابل البُهم فی البنیان) فرمودند نشانه های ان اینست که کنیز اقا و مربی خود را میزاید و ساربانان شتر _ فقراء_ در ساختمان سازی با هم رقابت میکنند / از امیرالمومنین میپرسند کی مهدی شما می اید فرمودند وقتی هر کسی وارد صحنه اجتماع شود و مومنین اندک شوند و کسانی که لباس بلند میپوشند دیگر نیستند( نبئنا بمهدیکم هذا؟ ..اذا درج الدارجون، و قل المومنون، و ذهب المجلبون) تفاوت دو روایت در موضوع سوال است یکی از امدن مهدی عج است و یکی از برپایی قیامت که بین انها بسیار فاصله است و رجعت بین اندوست فرمود اگر یک روز هم از دنیا مانده خداوند انرا انقدر طولانی میکند که فرزندم مهدی خروج کند
این یک روز طولانی قبل از قیامت یعنی همان دوره ظهور و رجعت،چه یک روز طولانی شبیه قیامت که ۵۰ هزار سال ماست چه یک دوره،پس موضوع سوالها مختلف وجوابها مختلف شده اما نباید دور دانست که ظهور و رجعت با قیامت از یک سنخ اند بلکه تمام حوادث قیامت در رجعت رخ میدهد و قیامت یا بهشت است یا جهنم،لهذا چنانچه از روایات هم بعید نیست میتوانم انرا در یک عرصه ارزیابی کرد.اگر این را قبول کردیم که(ایام الله)ِظهور،قیامت و مرگ از یک سنخ است میتوان به بررسی اختلاف دو روایت نبوی و علوی پرداخت دراینصورت میگوییم روایت نبوی روی تنزیل و روایت علوی روی تاویل اوضاع اخرالزمان را توصیف میکند چون پیامبر مامور به تنزل و مولی مامور به تاویل است لکن هر دو روایت تاویلی مصداقی است نه تفسیری،چرا که ظرف سوال تاویل است یوم یاتی تاویله
توضیح روایت نبوی : امه ، رب خود را میزاید( ولدت الامه ربّها) با اینکه بالعکس است مربی،نوعا مادر است نه فرزند، این پسر سالاریست یا اینکه سرعت رشد علم در آخرالزمان فوق العاده است که کودک به علت استعاد علم اموزی خود را با ان تطبیق میکند ولی مادر به علت بالا رفتن سنش نمیتواند خود را به قافله علم و رشد برساند مثل اینکه کودکان امروز به موبایل و فضای مجازی از مادران اگاه تر و مربی انهایند،معنی دیگر، احیای کنیز و اماء در اخرالزمان است و اینکه فرزنداوری توسط انها میشود گویا زنان حُر زیر بار فرزنداوری نمی روند معنی دیگر به قرینه مکاشفه یوحنا اینست که مادر،فاطمه زهراء و فرزند مهدی عج است تولد فرزندی که شیطان به دنبال قتل اوست و هزار سال غائب میشود(اعداد تمثیل است چنانچه کل مکاشفه تمثیلی یست)
توضیح(تطاول رعاةالابل البهم فی البنیان):در آخرالزمان انانی که در کار شتر چرانی هستند که نوعا افرادی بی بضاعت و فقیراند، در ساختمان سازی،با هم رقابت میکنند این یعنی رشد اقتصادی جامعه که ثروت فقرای آخرالزمان به اندازه ای یک نفر بساز و بفروش میشود یا حداقل خانه چند طبقه دارد یا اینکه خصوص شتر ساران چنین میکنند انهم در منطقه خودشان که بیابان و روستاست یعنی ساختمانهای بلند و چند طبقه در بیابانها هم رواج می یابد با اینکه ساختمان طبقاتی فرهنگ شهر نشینی یست انهم به علت کمی زمین نه بیابان که زمین بسیارست،اصولا شتر ساران اهل کوچ و سفر اند ساختمان چند طبقه انها را چه سود،اهل فرهنگ وتمدن نیستند نقل شده قساوت در کسانی یست که با شتر سرو کار دارند این روایت یک نشانه از طبقه اشراف و یکی از فقراء جامعه اورده

پیامبر : " إِنَّ الدِّينَ يُسْرٌ، وَلَنْ يُشَادَّ الدِّينَ أَحَدٌ إِلَّا غَلَبَهُ، فَسَدِّدُوا، وَقَارِبُوا، وَأَبْشِرُوا، وَاسْتَعِينُوا بِالْغَدْوَةِ وَالرَّوْحَةِ، وَشَيْءٍ مِنَ الدُّلْجَةِ "
دین آسان است هر که با دین سر سختی کند و بر خود سخت بگیرد مغلوب میشود پس مواظب حرف زدن و سوتی دادن ها باشید(اینکه چیکار بکنید نه چیکار نکنید) و بهم نزدیک شوید(دوری و قطع و قهر را کنار بذارید) و با بشارت و خوشی( و مثبت اندیشی) بهمدیگر مشغول شوید و از لحظات دم صبح و غروب (بین الطلوعین و عصر ) و کمی از شب (یعنی سحر) کمک بجویید (خلاصه برای دوپینگ کردن و سرعت گرفتن در امور معنوی و اصلاح دین از این سه وقت غفلت نکنید. زندگی اجتماعی و خوش و آسانت را داشته باش )
چقدر نزاع و اختلاف فضای جامعه را سنگین و بی توفیق میکند حتی اختلاف بین دونفر نه تنها خودشان را بی توفیق میکند بلکه جامعه ای را از درک شب قدر محروم میکند بخاری نقل کرده که پیامبر فرمود از خانه خارج شدم که وقت شب قدر را به شما اعلام کنم ولی دو نفر با هم اختلاف کردند بالا برده شد(مثل شکستن الواح موسی بعد گوساله پرستی..)(إِنِّي خَرَجْتُ لِأُخْبِرَكُمْ بِلَيْلَةِ الْقَدْرِ، وَإِنَّهُ تَلَاحَى فُلَانٌ وَفُلَانٌ فَرُفِعَتْ، وَعَسَى أَنْ يَكُونَ خَيْرًا لَكُمُ، الْتَمِسُوهَا في السَّبْع وَالتِّسْع والْخَمْس)انا لله و انا الیه راجعون ،چه بسا این دو نفر تمثیلی از اولی و دومی باشند که جامعه را از شب قدر ولایت امیرالمومنین و اولاد فاطمه زهراء،حقیقت شب قدر دور کردند.مواظب اختلافات بین خود باشیم،معاذ الله
تعریف غناء در ویکی فقه
موسیقی عبارت از اصوات و آهنگهایی است که انسان را در عالمی که برای وی قابل توصیف نیست سیر میدهد، و چنان بر اعصاب آدمی مسلط میشود که گاهی میگریاند و گاهی انسان را میخنداند. گاهی اعضا و جوارح انسان را بدون اختیار به حرکت در میآورد، و زمانی تهییج عشق و شهوت میکند و آدمی را برده و غلام خود ساخته و بر اعصاب، عقل، فکر و روانش فرمانروایی و حکومت میکند
.رد روایت و فتوای فقیه فقط رد خدا و رسول نیست بلکه رد شیعه ی که اهل نماز و زکات و تولی و تبری یست هم، رد خدا و رسول الله است دشمنی با یک شیعه دشمنی با اهل البیت است(مَنْ عَادَی شِیعَتَنَا فَقَدْ عَادَانَا إِلَی أَنْ قَالَ شِیعَتُنَا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ یَحُجُّونَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ وَ یَصُومُونَ شَهْرَ رَمَضَانَ وَ یُوَالُونَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یَبْرَءُونَ مِنْ أَعْدَائِنَا أُولَئِکَ أَهْلُ الْإِیمَانِ وَ التُّقَی و(الْأمَانَة)منْ رَدَّ عَلَیهِمْ فَقَدْ رَدَّ عَلَی اللَّهِ وَ مَنْ طَعَنَ عَلَیْهِمْ فَقَدْ طَعَنَ عَلَی اللَّهِ(صفات الشیعه به سند معتبر)/یعنی ولایت در خارج بین شیعیان،در رابطه با انهاست،ولی این بسیار غفلت میشود و فقط خود امام را میبینند
(رفق و مدارا کلید هر بسته ایست بلکه قفل ایمان توست ):فرمودند (مَن عَاشَ مُدارِياً)؛ هرکس با مدارا زندگی کند،(مَاتَ شَهِيدَاً) شهید از دنیا میرود /(إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ قُفْلًا وَ قُفْلُ الْإِيمَانِ الرِّفْقُ) هر چیزی قفلی دارد ،قفل ایمان و عامل حفظ ایمان رفق و مداراست/أَمَرَنِي رَبِّي بِمُدَارَاةِ النَّاسِ كَمَا أَمَرَنِي بِأَدَاءِ الْفَرَائِضِ: خدا به من دستور داده که ای پیامبر با مردم مدارا کن ،همانگونه که امر به فرائض فرمود /الرِّفْقُ نِصْفُ الْعَيْشِ :رفق و مدارا نصف خوشی یست / أَعْقَلُ النَّاسِ أَشَدُّهُمْ مُدَارَاةً لِلنَّاس : عاقل ترین مردم با مداراترین انهاست/ فَقَال يَا مُحَمَّدُ رَبُّكَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ دَارِ خَلْقِی/ اللهم وفقنا یا ذالجلال و الاکرام