إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (١٧) حج
در سوره حج خداوند ضمن شمردن ادیان مختلف از مسلمان و یهودی و مسیحی و صبی مجوس را گویا همان زردتشتی هست را میشماردولی مشرکین را هم میاورد و میفرماید همه را روز قیامت خداوند متعال بینشان فیصله و حکم میکند
انچه منسوب به زردتشت مانده کاتها هاتها
کاتها سرودهای اسمانی است که با کِیتها که سرودهای مقدس هندوست یک ریشه است
(در تحقیقات لغت شناسی ریشه لغت ایرانی و هندو یکی شناخته شد )
کاتها ۱۷هات یا فصل دارد که چون نگینی در یَسنا قرار دارد ۵فصل دارد
در اثر حمله اسکندر و عرب و مغول نمیتوان دقیق تاریخ زردتشت را مشخص کرد قطعا اوستا از اوست پس با تعیین تاریخ اوستا و زبان ان زمان زرتشت هم مشخص میشود
برخی قرن ۶میلاد دانسته اند که زمان همخامنشیان چون زبانش با اوستا نمیسازد وچون همخامنشیان حرفیاز این پیامبر ایرانی نزده ان. پس بعید است
قول برخی مورخین یونان ۶هزار سال قبل از میلاد است این هم قابل قبول نیست چون مدرک ندارد
برخی یک هزار سال تا یک هزار و پانصد سال قبل از میلاد
پرفسور میزیا
کفرج.. قبل از پرستش مهر است
در کاتها حرف از دو خدایی نیست چنانچه در اوستای متاخر هست شاید اون دین خالی از خرافات با گذر زمان دچار انحراف شده
... در مهر پرستی و آئین هُون رواج داشته
در کاتها بیش از دویست بار از خداوند یکتا به اسم هورامزدا اسم برده شده یا مزدا اهورا امده
خداوند جان و خرد هور مزد و اهورا مزدا در نوشته های هخامنشی امده
با توجه به این حرفها زمان زردتشت سه هزار سال قبل از میلاد بوده حدودا
کاتها از دسترس تحریف دور مانده چون با نظم و ترتیب بوده
در کاتها زردتشت را اولین اموزگار بشر در توحید میداند
میدانم که تو مرا به عنوان اولین اموزگار برگزیده ی
این اولین اضافی هم میتواند باشد اولین در ایران اولین در اون زمان ...حقیقی نمیتواند باشد چون ادم ابوالبشر خود معلم راستی بوده
ای هستی بخش دانا ای عشا و ای وهُومَن
یعنی مظهر پاکی و راستی و مظهر اندیشه نیک و مهر ورزی
اکنون سرودهایی میسرایم که قبل از ان کسی نسرایده یا جویندگان دانش مطالبی میگویم که قبل از ان کسی نگفته
درباره خداشناسی ثلبی گوید
ای خداوند جان و خرد
وقتی در اندیشه خود تو را سراغاز هستی دانستم
به دیده دل دانستم که تو سرچشمه منش پاک
داور راستی که کردار مردمان را داوری کنی
پس هم معرفت عقلی است که گفت در اندیشه
هم معرفت قلبی که به دلم یافتم
و هم بیان معاد است که داوری است که کردار را داوری کند
اصول دین به نحو ساده و کلی ذکر شده
این سر زردتشت است یا سیر دادن زردتست
به نظر هردوست
چون اهورامزدا را با دیده دل دیده ام کوشش میکنم
باسروده های ستایش توجه اش را بسوی خود جلب کنم
با اندیشه و گفتار و کردار نیک
ودر پرتو راستی و درستی
دریافتم که اهورامزدا هستی بخش دانا و پروردگار یکتاست
بنابراین ستایش مقدسش را به بارگاهش نیاز میکنم
( ز نیرو بود مرد را راستی ز سستی کژی آید و کاستی
ز دانش چو جان تو را مایه نیست به از خامشی هیچ پیرایه نیست
توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود
بیا تا جهان را به بد نسپَریم به کوشش همه دست نیکی بریم
نباشد همی نیک و بد پایدار همان به که نیکی بود یادگار
همان گنج دینار و کاخ بلند نخواهد بُدن مر ترا سودمند
فریدون فرّخ فرشته نبود ز مُشک و ز عنبر سرشته نبود
به داد و دِهش یافت آن نیکویی تو داد و دِهش کن فریدون تویی
دوره اساطیری که حجم کوچکی از شاهنامه را در بر می گیرد، با پادشاهی کیومرث آغاز و با پیروزی فریدون بر ضحاک و به شاهی رسیدن او پایان می یابد. خردمندترین چهره ی این دوران فریدون است: فریدون فرزانه که سروش خجسته بر او فرود می آید و دارای فرِّه (شکوه) ایزدی است. فردوسی در توصیف فریدون و شیوه کشور داری او داد و جود (دهش ) را راز نیک نامی و ماندگاری او می داند
تو داد و دهش کن فریدون تویی )
راجع خدا امده
افرینده زمین و اسمان و کرات و ...همه هستی و تنها ستایش پرستش
ازلی ابدی
سرانجام و سراغاز
همهشه حاضر و ناظر
توانا وتیز بین بدون شریک پدر و دوستی مهربان و..
درباره خداوند
اژ خداوند خرد مرا به حقایق آشنا و به الهام را آگاه تا همه مردم به آئین راستی ارشاد کنم
آزادی دینی
ای مردم بهترین سخنان را بهوش بشنوید و با اندیشه ژرف بینی بررسی
کنید هر مرد وزن راه نیک و بد را شخصا برگزیند
(بشر عبادالذین یستمتون القول فیتبعون احسنه
لااکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی )
پش از رسیدن روز واپسین همه برخیزید و در گسترش آئین راستی بگوشید
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ (٢٥٤)بقره
قُلْ لِعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خِلَالٌ (٣١)ابراهیم
اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَكُمْ مِنْ مَلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَكِيرٍ (٤٧)شوری
شفاعت در کاتها
اهورامزدا مقرر کرده بدی از بدان و نیکی از نیکان خواهد بود
از مکافات عمل غافل نشو گندم از گندم بروید جو زجو
(این ربطی به رد شفاعت ندارد نیکی کردن خود یک نوع شفاعت به معنای مطلق است )
قانون عشا
یعنی کنش و واکنش همه حا حکم فرماست همان مکافات عمل
مبارزه و رهبری
ای مزدا کسی کسی که با توان بر علیه هواخواهام دروغ پیکار کند او جهان افرینش را برای خرد حقیقی رهبری خواهد کرد
وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ (٥)قصص
وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا (١٦)جن
کسی از هواهان دروغ حمایت کند یا برای انها ارزوی موفقیت کند از هواهان دروغ خواهد بود و کسی که درست کردان را دوست داشته و انها را ارج نهد از ان نیکوکاران حساب شود
دوری از دنیا
ای مردان و زنان کوشش کنید از دروغ که همان دنیای مادی وسوسه کننده است پرهیز کنید از پیشرفت ریا جلوگیری کنید پیوند خود با دروغ به یکبار بگسلید بدانید ان خوشی و سرور که از راه نادرست و بدبختی دیگران بدست اید جز رنج و افسوس نخواهد اورد
خوشبختی خوشبخت کردن دیگران است
۲.
خوشبختی برای کسی است که دیگران را خوشبخت کند
گزارشی از زردتشت به روایت یک موبد
نسبت دو خدایی ظلم بزرگی است به زردتشت بلکه او بیش از دویست بار حرف از خدای یگانه اهورامزدا میزند .در کاهها.و انچه سنبل هیر و شر است همان فرشته خویی و شیطان صلتی است که در خود انسان است و اصلا بدون خژر و شر جهان پدید نمی اید نظیر رعد و برق که از دو قوه مثبت و منفی پدید می اید خیر انچه به نفع ماست و شر انچه به ضرر ماست و این امری است نسبی مثل داروی تریاک تا برای چه صرف شود از تعارض دو نیروی شر و خیر است که جهان هستی پدید می اید (نظیر ابن الفبا در جپود عقل و جهل میدوان دنبال کذد که در اصول کافی امده عقل از یمین عرش و جهل از بحر اجاج خلق شد و هر کذام هفتاد پنج نیرو و جنود گرفتند که به تعبیری بسط هستی است با همان تعارض خیر و شر یا بگو مثبت و منفی )
شر و خیر در نظر اکاتها یا همان کاهها دو مطلب هم زاد است
در یسنا امده
ان دو گوهر هم زادی که در عالم تصور پدید امدند یکی نیکی و یکی بدی است در اندیشه و گفتار و کردار است
سِپَنتا مینو ٬ عَیگِر مینو. این اخیر در زمان ساسانی به اهرمن مینو و اهریمن دارمد این نمیتواند خالق شر و دربرابر اهورامزدا باشد
نیک و بد
مینو اندیشه است
گوهر پاک و فزاینده. گوهر ناپاک و ویرانگر
(هم زاد بودن انها در حدیث عقل و حهل هم استفاده میشه
در عالم تصور انتزاعی بودنش می رساند و به تعبیر ما حدیث عقل و حهل را مثالی میکند
در اندیشه وگفتار و کردار هم همان فروع این حدیث تفصیل این سه قسم است والله الهادی )
اخر الزمان و زردتشت
سُوشِیانت
در هر دوره ی از زمان که بی دینی و فساد و دزدی و ظلم همه گیر شود سوشیانت ظهور کرده عالم را پر از عدل و ارامش و نیکی کند
از این سوشیانت ها بارها امده اند و خواهند امد
دروغ
مادر تمام بدی ها و بدبختی هاست
حرف از طرفداران دروغگو حرف از دیو دیندارنی که مقابل دین زردتشت اند در کاتها هست
سرانجام بعد از ده سال تبیلغ اگر چه گاه حرف گلایه در کندی است و بی ایمانی نیست تا اینکه پسر عمو وبرخی نزدیکانش به گرویده و دو سال بعد که در غرب فایده دیگر نداشت به شرق ایران و بلخ رفته گشتاسب پادشاه به دین او درامده البته بعد از بحث با علماء وارد دین به ی شده
فرشوشتر جاماس مژدید ماه علاوه بر گشتاسب یاران خاص زردتشت اند که انها را از اعضای مُغان یا انجمن برادری و آزادگی میشمارد اعضاء مغُ یا مگ یعنی بزرگ و بزرگوار و فرزانه هستند ریاست با خود آشوزردتشت است
او اسرار دارد تا دانایان و اندیشمندان اول حرف او را گوش کنند و از انان به سایرین دین رسیده شود چرا که عموم مردم تابع احساس اند و از فهم کلام دور اند
ولی دانایان باید جاهل را یاد دهد
زردتشت عمر طولانی پیدا کرده در نهایت منویاتش عملی شده و دشمنانش هم حرفش گوش کردند
خدایی کاتها زنده گوش میکند میبیند و هر کاری از او براید مردم را دشمن افسانه ی و اژدها تهدید نکند
پرفسور میرز میگوید بهشت را زردتشت بهشت اعمال فکر و اندیشه پاک گویا میگوید همین دنیا و راستی است مرادش نه بهشت اعمال است بلکه همین که انسان با فکر و خیالی اسوده باشد البته این درست نیست معاد درکاتها قابل اثبات است
کاتها زندگی حقیقی است و پیامیری است زردتشت در حال تلاش بدون هیچ کرامت و معحزه ی
ولی از کاتها خارج شوی در یَشت ها همین زردتشت نیم خدای افسانه ی میشود
در ابتدای کاتها یک نمایشنامه ی هست بین اهورامزدا و خدای خیر و اندیشه خیر هومن و نیکی عشا و روح افرینش و زردتشت وانجمن مغان هست که کی مامور رسالت شود که در نهایت زردتشت انتخاب شده
این را میتواند شاگردان زردتشت افزوده یا بگو جنبه مثالی دارد
در اول کاتها این معنا هم میتوان احتمال داد که بهشت زردتشت خیال ارام و راحت و جهنم خیال نارام و زندگی جهنمی یا بگو نازندگی و بگو مردگی عرفی است معاذالله
تطبیق گوهر هم زاد نیک و بد با عقل و جهل
در ادامه بحث دو گوهر هم زاد در یسنا امده که گوهر پاک نیکی را و گوهر ناپاک بدی را اختار کرده
این همان است در حدیث جنود عقل و جهل امده عقل از یمین عرش که میشود گوهر پاک و جهل از بحر اجاجکه میشود ناپاک و سر دست جنود عقل خیر و سر دسته جنود جهل شر شد.،
تا اینجا یک گزارشی بود از اوستا و زدتشت
یه مدتی جای سوال بود برام که چرا تورات و انجیل و عیسی و موسی اینقدر در قران امده اوستا و زردتشت نیامده
گذشته از اینکه چیزی از اوستا نمانده بود که رجوع به ان یا حرف از ان زده شود یعنی حرف های قران ناظر به خارج و انچه قابل استفاده و جلو تر بردن مثل تورات و انجیل بود چنانچه در حدیث نبوی امده که سورهای طولانی را به جابی تورات و سورهای صدتایی را به جای انجیل به من دادند اما در مورد اوستا غیر از سادگی مطالبش یعنی کلاس ان سالها گذشته بود و بشر رشد کرده بود غیر از این، اوستایی نمانده بود
می ماند یک ملتی که به ان دین گرایش دارد انهم حرف مجوس است که خداوند بین انها قیامت با سایر فرق داوری کند
ترتیب اینها هم قابل توجه است به ترتیب اهمیت است یا زمان وقوع در خارج اگر این اخری باشد پس زمان زردتشت خیلی متاخر است غیر از ان مجوس قدیم است ولی به نظر به ترتیب اهمیت است واقعیتش هم اهمیتی در جهان دیگر پیدا نکردند چون کتابی نماند دقیقا همانکه امام صادق فرمودند کتاب و پیامبر داشتند ولی تحریف کردند و از بین بردند القصه
خدای یگانه اهورامزدا توحید است
سیستم عالم سیستم خیر و شر یا همان دو گوهر هم زاد در عالم تصور که میتوان حمل بر عقل و جهل و جنودش ۷۵ تا در اصول کافی امده کرده که حمل بر طبقات نفس انسان است که با هفت هفت آسمان وجود به نسبی بودن تقسیم بر میگردد
قبل از نیکی و بدی هم اگر چیزی باشد میتوان حمل بر اسماء الهی کرد
شاید بحث اسماء و توجه با ان باعث حفظ جامعه از چند خدایی شود لله الاسماء الحسنی فادعوه بها
روز واپسین که در کاتها دیگر یادشده قیامت که گاهی با رنگ تجسم اعمال ذکر شده که برخی فکر کرده اند منظور بهشت کاتها ارامش خیال و جهنم عذاب روان و زندگی جهنمی است ولی پاک اشتباه میکنند مراد تجسم اعمال و بهشت اعمال است
سوشیانت و مهدی موعود هم دارد
توجه به خواص پروری و انجمن مغان و حزب و گروه دارد
دعا و هنر نمایی و بیان شیوا توجه شده اهورامزدا دنبال کسی است که با بازوان او دین خود را تقویت کند که زرتشت را طی مزاکراتی با کسان مختلف که میتوان زبان حال باشد انتخاب کرده واو را بیان شیوا داده
توجه زیاد ،روی پاکی اعمال و درون و ذهن شده و دعوت به این و پرهیز از ریا دروغ که ریشه بدی هاست شده و همراهی با این دو گروه خود انسان را همانند همان گروه میکند چیزی مثل تَولی و تَبری در اسلام خصوص تشیع
بطور کلی اوستا احکام حقوقی ندارد به انجیل بیشتر شبیه است تا به تورات چه برسد به قران ولی نشاط و سرزندگی دارد مبارزه اش بیشتر نرم افزاری است تا سخت افزاری و جهاد و شمشیر کدخدا را ببین و ده را بچاپ است کشتاسب را ایمان داده و همه را با انجمن مغان به طرف خود کشیده
بارها در اوستا طلب شناخت و حضور خدا از خود خدا شده یعنی اللهم عرفنی نفسک
راه کاتها عرفان درونی خداوند سیر معرفتی با اصلاح اعمال و ذهن و درون است با علم است با اللهم عرفنی نفسک و با ارنی انظر الیک معنوی و درونی است یعنی سبک عرفانی اجتماعی علمی است
خدمت به مردم توصیه شده
آموختن و آموختن توصیه شده
پل چِین وَت یا پل صراط پل داروی بین نیک و بد است
جهنمش ابدی است بهشتش هم برای همیشه
کسی که زردتشت را یاوری کند نیکوصورت است و خداوند او را اجر دهد و او همراه قانون عشا قانون خوب وبد خواهیم شناخت
یعنی ملاک زردتشت هست صراط الذین انعمت علیهم .کونوا مع الصاقین استاد محوری و رنگ ولایی دارد تا کتاب محوری
چیزی را زردتشت یاد دهد که دانا را از نادان میشناسید چیزهایی یاد میدهد که تاحال معلوم نبود
زردتشت دختر خود را به ازدواج در می اورد دعا میکند برایش و این دختر قبول کرده و سخنان در موعظه زنان و دختران دارد یعنی یک نحو اگلو سازی است برای دختران جامعه
تشویق به تلاش و کوشش نه تنبلی
بهترین چیز را برای کسی نوید دهم که مرا در اجرای دستوراتم یاری کند ولی کسی که با من دشمنی کند دشمنیش کنم
استمداد از خدایان دیگر در کنار هستی بخش یکتا می تواند همان شفاعت یا اسماء است سپنتا مینو از این خدایان است که میتواند رسول خدا باشد صلی الله علیه واله باشد یا بحث با وسیله مرا بخوانید
بحث اینکه ثروت محور نیست اگر فقیر کار درستی باشد باید اکرامش کرد ولی ثروتمند طرفدار دروغ را نه
تبعیت کردار از ذهن و اندیشه
کسی که اندیشه اش نیک یا بد باشد کردار و گفتار و وجدان او نیز خوب یا بد خواهد گراید
ای خداوندا دانا بخششها را به ما ارزانی دار تا نسبت به تو دبستگی پیدا کنیم
این هم در ادیان امده مثلا در ادعیه همین معنا امده
توجه به کملین که ممکن است آل محمد مرادش باشد
کسانی که در گذشته و حال چنین بوده(اهل ایمان ) و هستند را با نام نیک یاد کرده و یعی میکنم به مقام انان برسم .
همان بهداهم اقتده و کونوا مع الصادقین
ای جوان ترین دختر زردتشت ....
مباحثی امده که به الگو سازی برای دختر گویا شده
به تناسب توصیه هایی درباره زوج های جوان داده که اگر از آئین به ی تبعیت کنند ماجور و اگر از اهریمن تبعیت کنند ....
خدایا حقایق را از اسمان و زمین عالم به قلب وجود ما با عافیت بریز «لاکلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم» و دانستها و نادانسته ها و آشکارها و ناآشکارها را به ما بیاموز بجاه محمد واله الطاهرین اللهم صل محمد و اله
الحمدلله اولا و اخرا و ظاهرا و باطنا جمادی الاولی ۱۴۳۷قم مدرسه صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه