🌹مزاج شناسی و اسماء

سالکِ عارفِ بالله، شیخ محمد بهاری در باب صحت مزاج برای سلوک عارفان می نویسد:

اول باید صحیح المزاج باشد. اگر علتی در مزاج باشد باید به معالجه ی آن بپردازد، چه:

اگر سودا غالب آید، پاره ای از حرکات سوداویه را شور عشق پنداشته و مغرور گردد.
اگر صفرا و حرارت غلبه کند، خشکی دماغ و خفقان قلب و سوء الخلق فوق العاده حاصل گردد.
اگر بلغم زیاده باشد، قصور در فهم معانی دقیقه خواهد کرد.

پس اعتدال مزاج، لازم است ...

(تذکرة المتقین، ص103)

لازم است که  توجه داشته باشیم
فصل های سال مزاج دارند سن مزاج دارد شادی و غم و استرس مزاج دارد انواع صداها و موسیقی انواع مزاج دارد ابها و پوشیدنی ها انواع لباسها مزاج دارد انواع خورک ها مزاج دارد انواع خاکها مزاج های مختلف دارد رحم مادر مزاج دارد انواع نقاشی و صحنه ها و شکل ها حتی شکل ساختمانها مزاج دارد
حتی حروف و اعداد مزاج دارند
چینش حروف که کلمه میشود یک مزاج برای کلمه پدید می اورد و چینش کلمات در جمله که یک جمله را پدید می اورد یک مزاج ترکیبی خاص پدید می اورد

چون با حروف و کلمات بی نهایت جمله میتوان ساخت در نتیجه بی نهایت مزاج میتوان درست کرد و همچنین است در خارج که " ان تعدوا نعمه الله لاتحصوها" نعمت های خدا بلکه کلمات الله احصاء ندارد
از یک انسان مزاج های بیشماری صادر میشود چطور از خلاق هستی کلمات بی شماری صادر نشود؟ " من عرف نفسه فقد عرف ربه "

عرش چهار حامل دارد که چهار تن از ملائکه است قیامت به انضمام چهارتای دیگر هشت تا میشوند وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ (۱۷)الحاقه
ایا مراد از چهار ملک حامل عرش میتواند همان چهار مزاج باشد یعنی خاصیت ملائکه هر کدام یک مزاج خاصی است
و قیامت به اینها ، چهار عنصر دیگر اضافه میشود و عالم دیگر میشود

ایا چهار مزاج همان عبارت اخری چهار اسمی است که در باب اسماء اصول کافی امده که اول بار از حق تعالی اشکار شد؟
فَجَعَلَهُ کَلِمَةً تَامَّةً عَلی أَرْبَعَةِ أَجْزَاءٍ مَعاً،

ایا چهار مزاج عبارت اخری چهار بادی است که صبا و دبور و شمال و جنوب است
جْرَوْا فِیهَا الطَّبَائِعَ الْأَرْبَعَةَ الرِّیحَ وَ الدَّمَ وَ الْمِرَّةَ وَ الْبَلْغَمَ فَجَالَتِ الْمَلَائِکَةُ عَلَیْهَا وَ هِیَ الشَّمَالُ وَ الْجَنُوبُ وَ الصَّبَا وَ الدَّبُورُ وَ أَجْرَوْا فِیهَا الطَّبَائِعَ الْأَرْبَعَةَ، الرِّیحُ فِی الطَّبَائِعِ الْأَرْبَعَةِ

و اینگونه اختصام است که عالم را حتی ملا اعلی را گرفت

اینها سکه های دیگر روی حقیقتی است که "کل یوم هو فی شان " در اسماء تجلی میکند و باران اسمائی است که "سالت اویه بقدرها "ظرف ها و ظرفیتهای مختلف از ان مشحون شوند
"فَلَیْسَ بِمَا سُئِلَ أَجْوَدَ مِنْهُ بِمَا لَمْ یُسْأَلْ"
از چیزی که درخواست شده بخشنده تر از انچه در خواست نشده نیست
همانقدر در ملااعلی قریب است در زمین قریب است بلکه " ان الملا اعلی یطلبونه کما انتم تطلبونه "
و ملا اعلی برای ما شده ملائکه کروبین و برای انها شده انوار مومنین در زمین...

خَلْقُ اللَّهِ الْخَلْقَ حِجَابٌ بَیْنَهُ
وَ بَیْنَهُمْ
وَ مُبَایَنَتُهُ إِیَّاهُمْ مُفَارَقَتُهُ إِنِّیَّتَهُمْ

الحمدلله اولا واخرا و ظاهرا وباطنا
https://telegram.me/almotmaen

+ نوشته شده توسط جان نثاری علی رضا در چهارشنبه هشتم شهریور ۱۳۹۶ و ساعت 11:22 |