از حوادث اخرالزمان قیام فتیه و جوانانی که به اصل خود بازگشت میکنند علیه جبریه و زورگویان است
کشی نقل کرده که امیرالمومنین روزی که عثمان قرآنها را سوزاند(تا قران واحدی درست کند)به پسر ابوذر میگویند پدرت را خبر کن چون ابوذر حاضر شد فرمودند امروز امر عظیمی در اسلام رخ داده کتاب خدا پاره شده و آهن بر ان گذاشته شده و حق است بر خدا که بر کسی که کتابش را با آهن پاره کرده،آهن را بر او مسلط کند(یعنی با شمشیر کشته شود چنانچه عثمان کشته شد)/يا أبا ذر أتى اليوم في الاسلام أمر عظيم،مزق كتاب الله ووضع فيه الحديد،وحق على الله أن يسلط الحديد على من مزق كتابه بالحديد/آیا این احترام ظاهری کتاب الله است که نباید با آن چنین میکردند آیا این ظاهری یست از باطن یعنی وقتی با ظاهر چنین کردند با باطن هم چنین میکنند آیا دستهایی پشت پرده بوده و نیتهایی شری در نظرشان بوده ایا سخن پیامبر کلی بود یا خاص کار عثمان
چرا امیرالمومنین میان صحابی که داشتند ابوذر را خبر کردند ایا بخاطر شخصیت انقلابی ابوذر بود که داد و فریاد میکرد در هر صورت کار عثمان یعنی قران سوزی و پاره کردن مصحفها درست نبود نهایت اینکه در اب روان میریختند یا دفن میکردند همین کار به ظاهر ساده و رعایت نکردن ادب مصحف ظاهری سبب شده که راه برای پاره کردن مصحف باطن یعنی اهل البیت با کربلاء و غیره باز شود.نکته فقهی این حدیث رعایت حق مصحف و کتاب قران است که امروز هم بدان مبتلی هستیم با کتابهای قرانی که فرسوده شده چه میکنند خمیر میکنند..مطلب دیگر اینست که ایا امیرالمومنین با اصل قران واحد درست کردن مخالف بودند؟این خط،خط حکومتی و یک پارچه کردن و چوب الف بر سر ما درست کردنی بود که امروزه هم در حکومت داری رایج است.هم لفظ را کنترل کنند هم معنا را
ائمه از طرفی فرمودند «قرآن واحد است و از نزد خداوند واحد نازل شده است، و اختلاف قرائات از جهت راویان است و از طرفی فرمودند قران بر هفت حرف ،لغت و بطن نازل شده. برخورد عثمان کنترل لفظ فقط نبود اغاز کنترل معنا و بطن هم بود.چنانچه بعد ها مثل ابوذری را به راحتی تبعید کرد تا از گرسنگی و فقر و تنهایی در بیابان ربذه شهید شود و قبل از عثمان کسی چنین نکرد بالاخره هر کس میخواهد در ظاهر سخت بگیرد اول قانون و توجیه اش را درست میکند.لذا در ادامه ابوذر حرف از جبریه _اهل سیطره و تسلط و زورگویی_ میزند که از رسول خدا شنیدم که اهل جبریه بعد موسی با اهل نبوت جنگیدند و بر انها مسلط شدند و انها را مدت طولانی کشتند تا اینکه خدا جوانانی را برانگیخت که به اصل پدران خویش بازگشتند و با جبریه جنگیدند و انها را کشتند
ابوذر بوی جبریه از حکومت عثمان فهمیده جبریه ی کلامی یعنی خدا خواسته خدا بود که علی بن الحسین را در کربلاء کشت چنانچه یزد ملعون میگفت خدا شما را خوار کرد چنانچه عبید الله ملعون میگفت. خدا مالک را اشتر را کشت چنانچه معاویه ملعون میگفت،یا عثمان میگفت خدا این لباس خلافت را تن من کرده در نمی اورم میتواند جبریه به معنای تسلط و قدرت و زورگویی باشد چناچه با حکومت نظامی سقیفه را درست کردند و ارعابِ اینکه رسول خدا نمرده او زنده است و بعد هم ماجرای احراق بیت فاطمه و بیعت به زور گرفتن از مولی و تا کار به عثمان رسید هر کس مخالف او میفهمید و میگفت، را تبعید میکرد میگفت کسی حق بدرقه کردن او را ندارد و چون علی بدرقه ابوذر کرد باز خواست علی کرد ابوذر فتیه و جوانان قیام کننده را بر علی تطبیق کرد ایا درست است
(أن أهل الجبرية من بعد موسى قاتلوا أهل النبوة فظهروا عليهم فقتلوهم زمانا طويلا، ثم إن الله بعث فتية فهاجروا إلى غبر آبائهم فقاتلهم فقتلوهم وأنت بمنزلتهم يا علي. فقال علي: قتلتني يا أبا ذر) از رسول خدا شنیدم که اهل جبریه بعد موسی با اهل نبوت جنگیدند و بر انها مسلط شدند و انها را مدت طولانی کشتند تا اینکه خدا جوانانی را برانگیخت که به اصل پدران خویش بازگشتند و با جبریه جنگیدند و پس انها را کشتند(یعنی اهل جبریه ،فتیه را کشتند)و تو علی به منزله ان جوانان هستی علی فرمود کشتی مرا../به قرینه این کلمه اخر میگویم تطبیق ابوذر بر مولی درست نبود اگر چه هر اتفاقی که در بنی اسرائیل افتاده برای امت اسلام هم روی میدهد ولی حدیث میگویند مدت طولانی اهل نبوت را کشتند ولی بین غصب خلافت تا حکومت مولی چنین نشد
شاید تطبیق درست حدیث، حکومت های انقلابی که سادات و غیره تشکیل دادند باشد حتی حکومت فعلی میتواند مصداق ان باشد نسال الله العفو و العافیه اینکه مولی به ابوذر فرمودند مرا کشتی یعنی تطبیق ات درست نیست یا چرا فال بد میزنی گویا مولی صحابی انقلابی خود را برای جنبش انقلابی فرا خوانده که او جا میزند و میگوید کشته شدن است و ابوذر این اشتباه خود را در ربذه میفهمید که نباید ان فرصت اول حکومت و قران سوزی را که مولی به او گفته بود را از دست میداد که دیگر دیر بود ابوذر قیام فتیه ای که خیزش گروهی پاک نهاد و جوان است را بر حکومت امیرالمومنین در سن ۶۰ سالگی تطبیق کرده که درست نبود(فقال علي:قتلتني يا أبا ذر.فقال أبو ذر: أما والله لقد علمت أنه سيبدأ بك.)تسلط جبریه بعد موسی را میتوان بر دوره پادشاهان تطبیق کرد .و الله العالم الهادی