الحمد لله رب العالمین: نوشته های من در پیاده روی اربعین ۴۲ ق (اعتراف): من قائل بودم که زنها باید در خانه بنشینند که (قرن فی بیوتکن فلا تبرجن الجاهلیه الاولی ) لذا اگر چه روایتی هست که میگوید زنها هم زیارت سیدالشهداء علیه السلام بروند قائل نبودم که در راهپیمایی به این شلوغی شرکت کنند ولی در این سفر به این رسیدم که اگر کسی در جواب تو بگوید وقتی فقهاء به امام حسین اشگال میکردند که چرا به طرف کوفه میروی در جواب فرمود چون ان الله شاء ان یراک قتیلا وقتی شبه کردند که چرا زنها را میبری فرمود( ان الله شاء ان یراهن سبایا ) اگر کسی بگوید این زنها به تاسی و یاد بلکه حکمت ان خروج امده اند چه در جواب داری ، راستش جوابی نداشتم بدهم
من قبل از این قائل بودم که عزاداری امام حسین ،عنوان عام ندارد بلکه اهل البیت مصادیق مشخصی را برای عزاداری تعیین کردند مثل گریه کردن فردی و دسته جمعی، شعر خوانی برای گریاندن و حتی تباکی ،زیارت رفتن ،غذا پختن برای عزادارها به تاسی امام سجاد امام کارهای از قبیل قمه زنی ،پیراهن و زیر پوش دراوردن در سینه زنی ، علم و طبل و سنج و حرکت های مثل حوس را ماثور نمیدانستم و لازم میدانستم که از فقه و فقهاء در این موضوع تبعیت شود و عنوان تعظیم شعایر را هم در اینجا جاری نمیدانستم چون یا مصداق رهبانیه ابتدعوها میدانستم یا اینکه اصلا عنوان شعایر حسینی در روایات نیست و چنانچه گذشت مصادیق عزاداری در روایت به نحو خاص ذکر شده و جواز تعدی نیست ولی در این سفر حکومت در سایه قتیل العبراتی حسینی مرا گرفت که حرکات سیدالشهداء در روز و شب عاشوراء اگر تاسی و نشابه سازی کنی و اینکه واقعا بین مکتب نوشته به اجتماع نیامده با جریانش به نحو گسترده و حکومتی خیلی فرق است فرق تنزیل نبوی با تاویل علوی یست فرق رسول الله است با ۱۲ سلط که بایهم اقتدیتم اهدیتم خلاصه اینها را حمل بر لوازم حکومت در سایه سیدالشهداء کردم.
قبل از این قائل بودم که امام صادق علیه السلام فرمودند ایا وقتی سر قبر مدران خود میروید سفره و حلوا میبرید جرا در زیارت سیدالشهداء چنین میکنید ای کاش زیارت نمیرفتید البته شنیده بودم که میگفتند فرق است بین اینکه خود زائر چنین کند یا عده ای به پدیرایی زایر کنن ولی در این سفر گفتم اگر کسی بگوید مگر نشنیده ای
که شیخ جعفر میگوید بر سیدالشهداء وارد شدم به حبیب بن مظاهر فرمودند شیخ جعفر مهمان ما هستند اب نداریم ولی برایش حلوا درست کنید سیدالشهداء و کسانی که به نیابت سیدالشهداء از زوار پذیری میکنند حلوا و مثل حلوا برای زوار درست میکنند این اکرام مهمان است این غیر از هینست که او باید خودش چنین تدارکاتی نبیند و گردالود و غمناک و گرسنه و تشنه زیارت رود.
[۹/۱۲، ۱۳:۰۲] الحمد لله رب العالمین: عراقی ها تا روز اربعین برخی با ماشین مجانی زوار ابو سجاد را جابه جا میکردند و برخی جای ابو علی به زوار میدادند و برخی زوار سید الشهداء را به مهربانی میخواستند برای مبیت به خانه شان ببرند و برخی موکب ها طعام و برخی میوه ها و برخی ماساژ و برخی اب سرد و برخی ...جزاهم الله احسن الجزاء المحسنین اینقدر خوبی میبینی که یکی دوتا برخورد جلالی و سرد را زیر سبیلی رد کنی امسال که شلوغ تر شده بود یا ماجرای مقتدا پیش انده بود جایت را میگرفتند یکی از زوار ایرانی که چند بار جاش را در موکبهای شلوغ عراقی ها گرفته بودند گفت اینها اماده طلب هستند حالش را ندارند که خودشان بستر خواب اماده کنن بعد گفت ما اینجا درجه دو و خود را ذی حق می دانند ،ما چقدر برای انها سرمایه کرده ایم داعش را بیرون کردیم سردار سلیمانی و شهداء بسیار در این راه گذاشتیم ..
گفتم اینها به چشم دیده نمیشود و گاه خلافش را میگویند که ایران برای منافع خودش اینکارها را میکند و چه بسا خلاف منافع ملی امریکاست و ماجرای مقتدا هم حرفش همین است.ایرانی ها باید مثل انها همان کار را بکنند انها زوار را به خانه شان میبرند پذیرایی میکنند ایرانی ها زوار عراقی که به قم و مشهد می ایند را به خانه ببرند و پذیرایی کنند انها طعام دست ما میدهند ما هم طعام بدهیم انها با سیاره مجانی ما را جابه جا میکنند ما هم مجانی انها را جابه جا کنیم مثلا ایام شهادت امام رضا از بعد اربعین تا اخر صفر که روز شهادت ابالحسن است.
سفره ابو سجاد
وقتی راه افتادیم یکی از همراهنم گفت که خوبه برامون صحبت کنید گفتم باشه کلمه اول که شروع کردم این بود بهتر است برای جلب توجهات امام در مسیر زیارت هر امام مثلا در مسیر کربلاء هدیه به امام حسین علیه السلام زیاد صلوات بفرسید در مسیر نجف هدیه به امیرالمومنین یا سوره قدر را هدیه کنید و از خود امام بخواهیم توفیق زیارات خوب و حال گریه به ما بدهد هنوز این جمله من منعقد نشده بود که همون که پیشنهاد صحبت داده بود گفت بهترین از این چیست گفتم ضد حال بهش نزدم در جوابش گفتم مهربانی بهندیگر و دل همدیگر را نشکستن است او خودش گفت بهتر اینست که شما برایمان مسائل معرفتی بگویید(مرادش مطالب علمی بود نه معرفتی که در روایات امده چون ) بهش گفتم یک وجه مهم اینجا احساس خوب و انقلاب درونی نسبت به امام است این واقعا مطلبی یست او شخصیت علمی اجتماعی داشت و اصولا از مطالبی که در روایات به عنوان معرفت گرفته شده مثل مسائل طینت دور بود یادم هست یکبار برایش برخی روایات طینت را گفتم ،گفت نه دیگه اینطوری...برخی عالمی را میخواهند که مطابق خواست انها حرف بزند از این بدتر اینکه عالم را هم دستکاری میکنند و خوب و بد یادش میدهند راه این افراد خیلی دورتر است من نمیگویم انسان عاقل نباشد و گفته های دیگران حتی عالم را هم با عقلش نسنجد بلکه لازم است بسنجد لکن عوض کردن عالم و یاد دادن به او کاری که حکومتی ها با علماء مخالفشان میکند فساد بزرگی یست که علاوه بر خرابی اجتماعی باعث بی توفیقی فرد میشود جدال با عالم باعث میشود از علمش محروم شوی چه برسد بخواهی عوضش کنی.
اتفاقات در سفر زیارت شبیه اتفاقات نوسی و خضر حرفها دارد