مقطعات و دوران علمی و احکام
سادگی روش طوالیِ توراتی و پیچیدگی روش مقطعاتی
نسبیت در واجب ،احکام مقطعاتی ؛
در فقه هم،در دوران طوالی حکم ساده بیان شده ولی در دوران مقطعاتی پیچیدگی خودش را دارد تعارض خاصی دارد روش فهم خاصی دارد
نسبت به افراد و موقعیت ها فرق دارد واجب گاهی نسبی میشود نسبت به قران که فریضه است ،سنت حسنه و تارکش ناقص خیر است و الله العالم الهادی
فضای پیچیدگی و مقطعاتی در علم و دوران علمی هم میاید علم اول طوال توراتی بود ساده بود بعد مئین میشد از برخی قیود و بندها ازاد میشود و در پست مدرنیته مرکب مقطعاتی اخرالزمانی میشود دقت کنید این بحث تقسیم قران به طوال و مئین و مقطعات ، اسمائی تکوینی یست نه اعتبار شرعی .
در شبیه سازی اقتصاد نویسنده
میگوید ما به مثل فیزیک ساده سازی میکنیم لذا همه انسانها را بر اساس منفعت شخصی قرار میدهیم
میگوید چرا ذهن ها بر اساس فیزیک قدیم نیوتنی یست امروز فیزیک بر اساس نظریه کووانتم، اشوب...
فیزیک نوین به تحولاتی گفته میشود که با نظریههای نسبیت عام و فیزیک کوانتومی و کاربرد آنها در درک اتم، هسته اتم و ذرات تشکیل دهنده آن، آرایش اتمها در مولکولها و جامدات و در مقیاس کیهانی، منشأ و تحول عالم شروع شد؛ و در مقابل فیزیک کلاسیک قرار دارد که بر پایه نظریههای مکانیک نیوتونی و الکترومغناطیس ماکسولی میباشد. ویکیپدیا
در فیزیک کلاسیک نیوتنی جهان مثل ساعت کار میکند
ولی در فیزیک جدید مساله نسبیت، سیستم های ترمودینامیک غیر تعادلی، نظریه اشوب، و یک نحو پیچیدگی مطرح است
پیچیده شدن شبکه تنوع را انفجاری بالا میبرد ابداع های غیر مترقبه ایجاد میکند
رشد انفجاری اقتصاد را همین تنوع شبکه ای، مدل شبکه ای توضیح میدهد شبکه که بزرگ میشود کنار هم قرار میگیرد اقتصاد اینگونه رشد میکند منشا رشد اقتصاد با گسترش شبکه امکانات جدید خلق میشود
تعداد کروموزن ها کرم دو سوم انسان است ولی پیچیدگی انسان را ندارد چون شبکه های که مرکب بشه ترکیب زیاد بشه اینگونه پیچیده میشه (فاکتوریلی بالا میره ).
[۴/۲۵, ۱۸:۰۵] .: اعجاز علمی درقران ،روش علمی
مسائلی چون نیروی جاذبه، حرکت خورشید، زوجیت عام، لقاح ابرها توسط باد و مراحل خلقت را از معجزات علمی قرآن دانستهاند و آن را تا ۷۵٠ مورد هم شمردهاند. ادیپ یوکسل و موریس بوکای، که پزشک فرانسوی مخصوص ملک فیصل، پادشاه عربستان، علمدار این جبههاند، در این زمینه فعال هستند.
در ترجمهها نیز این معانی سرایت کرده است. آیا باید ترجمه سنتی انجام داد یا به ترجمه مدرن علمی و فنی روی آورد؟ درباره سنّت باید چه کرد؟
بوکای قرآن را مطابق علم میداند و از این جهت آن را مقدم بر عهدین میداند، ولی حدیث را در این مورد ناکام میداند. زغلول نجار در رد این مسئله، کتابی درباره اعجاز حدیث نوشت که پرفروشترین کتاب در دنیای عرب شد.
اعجاز علمی مخالفانی نیز دارد، از جمله نضال قسوم که زمانی خود مدافع اعجاز علمی بوده است،مباحث را شبه علم و شبه تفسیر میداند. برخی معتقدند او در ارزیابی دچار معیار دوگانه نسبت به قرآن و عهدین شده و با یک معیار مقایسه نکرده است. به عنوان مثال، «شش روز» را در قرآن به معنای دوره و در عهدین به معنای روز تفسیر میکند، در حالی که در عهدین هم شاهد مثالهایی به معنای دوره وجود دارد.
در نگاه سنتگرایانی چون سید حسین نصر، این برداشتهای علمگرایانه بوکای با سنت زاویه دارد. همچنین، در نگاه سنتگرایانه مظفر اقبال، روش علمگرایانه دچار آشفتگی مفهومی است؛ چرا که کلمات و مفاهیم قرآنی را از بافت اصلی خود خارج میکند تا بتوانند نظریههای علمی مدرن را در آنها جای دهند.
نکات مهم:
هدایت انسان: همه چیز در قرآن در مورد موضوعاتی است که مورد بحث است، یعنی هدایت انسان.
آیه کل شیء احصیناه: مفسران آن را بعضاً حمل بر کتاب علم الهی کردهاند نه قرآن.
تاریخ تفسیر: در تاریخ اسلام، مسلمانان به دنبال تفسیر قرآن از علوم طبیعی نبودهاند. گالیله میگفت: «کتاب مقدس آمده تا انسان را به آسمان معنا ببرد نه آسمان ظاهر.» ابوریحان بیرونی نیز میگفت قرآن در کار علم دخالت نمیکند و در حیطه علم وارد نمیشود.
ریشههای علم: اقبال ریشه روش علمی را در مواجهه مسلمان با دنیای جدید غرب و پیشرفت علمی آن میداند؛ این یک واکنش به توسعه علمی غرب و تسلی خاطری برای مسلمانان بوده است.
هودبهائی (تاریخپژوه پاکستانی) علم را ذاتاً سکولار میداند و میگوید علم نوظهور مانند ققنوس از خاکستر قرون وسطی برخاسته است. او میپرسد چگونه میتوان سخنان هزار و چهارصد سال قبل را توضیح داد؟
اقبال، علم را غیر از علم قرآنی اسلامی میداند و ساینس را مجموعهای از روشهای نظاممند، هدفمند و ابطالپذیر برای بررسی دنیای طبیعی توصیف میکند.
ضیاءالدین سردار به کارگیری روش علمی را توسط غربیها فتنهانگیز میداند و توصیه میکند که این روش در جامعه مسلمانان به صورت سادهلوحانه اتخاذ نشود زیرا میتواند خطرناک باشد.
همفکری بین نویسندگان علم در قرآن با سایر متخصصان در این زمینه وجود ندارد. روش علمی مانند یک متکا عمل میکند که باقی دنیا به علم بپردازند و ما مسلمانان آن را دوباره در قرآن کشف کنیم. قسوم معتقد است که روش علمی باعث کجفهمی جوانان نسبت به قرآن و علم میشود.
دکتر عبدالسلام میگوید ما یک علم جهانی داریم که سازوکارش در جهان یکی است؛ چیزی به نام علم اسلامی، علم یهودی یا علم مسیحی وجود ندارد.
هودبهائی: اگرچه ممکن است دانشمندان مانند گالیله و نیوتن مذهبی باشند، علم در ذات خود سکولار است. اگر دانشمندان طلایهداران علم، کارهای امروز ما را در تطبیقات علمی میدیدند، آن را کاریکاتوری پوچ و مسخره از اندیشه دینی توصیف میکردند و مسلمان واقعی آن را نمیپذیرد.
[۴/۲۵, ۲۰:۳۲] .: در روش تفسیر علمی روزی ایه ای را حمل بر جاذبه کردیم وقتی بحث نسبیت عام امد که در ایه را به صورت انحاء در فضا توضیح دادیم فردا اگر چه و چه امد چه کنیم..
اگر مرجعیت علم را قبول کنیم با ایاتی که به ظاهر با ان تنافی دارد چه کنیم
مثلا بحث تکامل انواع که امروز قبول شده با اینکه ظاهرا ایات و برداشت بیشتر علماء خلاف انست
بوکائیسم با هم تراز قرادادن قران با علم در حقیقت راه برای استدلالهای متقابل و ابطال پذیری علمی در قران باز کرده چنانچه عهدین را مطابق علم نداست و کنار گذاشت راه برای ابطال قران هم در این روش باز شد
به قول سید قطب خداوند از جواب به (یسئلونک عن الاهله )عدول کرده به مطالب مهم تر برای هدایت بشر انوقت چطور برخی دنبال بحثهای علم طبیعی در قران هستند ؟
سید قطب ماده ای که قران برای آن امده را خود انسان و ادرکاتش و احساساتش و رفتارش و دلبستگی ش میداند اما انچه ماده علم است را ابزارها و انواع و اصنافش به انسان واگذار شده که خلیفه خدا ست و در خمیره مایه ش این قوه هست
با این وجود تطبیقات علمی را برای وسعت دادن در معنای برخی ایات قبول میکند مثل حرکت خورشید از ایه (و الشمس تجری لمستقر لها.)
استاد نکو نام ؛ زبان قران زبان عرفی یست زبان عرب انروز فلک به معنای دوک ریسندگی معنی شده و اگر غیر از این بود فصیح و بلیغ نبود
از مخالفین روش علمی، شیخ محمود شلتوت است که انرا روش دلبخواه و متکلفانه میداند حد و مرزی برای تفسیر نمیشناسند
عایشه عبدالرحمن هم ازمخالفین است میگوید
مثلا و کوهها را میبینی که در حال حرکت هستند( تحسبها جامده )این را حمل بر حرکت زمین کردن در حالی که در سیاق ایات قیامت است، این حمل درست نیست
یا ایه یا معشرالجن و الانس را حمل بر سفرهای فضایی کردن با اینکه مربوط به استراق سمع اجنه است، عبدالرحمن اصل اعجاز علمی را قبول دارد ولی افراطش را نمیپذیرد اینکه در هر دو سه ایه قران یک نکته علمی دارد که شخص مسلمانی پر جنب و جوش با قوه تخیل بالا انرا کشف کند را رد میکند
این ایات علمی از این جهت هم مورد مناقشه است که ایا اعجاز علمی یست یا علم گذشتگان قبل از قران بوده
کرویت زمین از طریق نزدیک شدن کشتی که اول قسمتهای بالایی ان پیدا میشود یا نزول اهن از فضا که از کرات دیگر بود هم مورد مناقشه است چون میدانستند شهاب سنگ ها اهن دارد تازه این انزال همان انزال ظاهری نیست
یا مرز دو اب های شیرین و شور که مخلوط نمیشده هم یکی را سنگین و یکی را سبک میدانستند اینکه ما قادریم سر انگشتان را هم درست کنیم محتمل است بشر قبلا میدانسته که اثار سر انگشت بر روی سفالهاست گویا امضا شخص ست.
[۴/۲۶, ۰۷:۴۹] .: اعجاز علمی در عهدین
موضوع اعجاز علمی در متون مذهبی، به ویژه در عهدین، بسیار مورد توجه پژوهشگران و مفسران قرار گرفته است. در اینجا، برخی نکات مهم درباره اعجاز علمی در کتاب مقدس و مقایسه آن با قرآن مطرح شده است.
1. کرویت زمین
در کتاب اشعیا (فصل 40، آیه 22) آمده است که خداوند «کسی است که بر گرد زمین نشسته است». این بیان به نوعی به کرویت زمین اشاره میکند. تامپسون در کتاب خود «پیشگوهای علمی کتاب مقدس» اشاره میکند که این آیه میتواند به ابعاد فیزیکی زمین و شکل آن اشاره داشته باشد.
2. حرکت خورشید
در مزامیر (فصل 19، آیه 5) مطلبی دال بر حرکت خورشید آمده است. امروزه دانشمندان اعتقاد دارند که خورشید با سرعتی حدود 600,000 مایل در ساعت در مداری در فضا در حال حرکت است. این نکته، به نوعی پیشگویی علمی محسوب میشود که در متون باستانی به آن اشاره شده است.
3. انفجار بزرگ و انبساط عالم
در اشعیا (فصل 42، آیه 5) به آفرینش آسمانها اشاره شده است. بر اساس این آیه، یهوه خداوند آسمانها را آفریده و آنها را گسترش داده است. برخی مفسران معتقدند که این آیه میتواند به نظریه انبساط عالم مربوط باشد.
انفجار بزرگ: در حال حاضر، نظریه انفجار بزرگ یکی از مدلهای اصلی در علوم کیهانشناسی است. با این حال، برخی افراد معتقدند که کتاب مقدس این نظریه را رد میکند و آن را نابخردانه میداند.
4. تشبیه به پرده
در اشعیا (فصل 40، آیه 22) خداوند به گستراندن آسمانها مانند پرده اشاره دارد. این تعبیر به نوعی نشاندهنده این است که جهان از زمان آفرینش بزرگتر شده است.
برخی تفسیرها این عبارت را حمل بر تشبیه به اتمسفر زمین کردهاند، که نشان میدهد ممکن است متون باستانی به مفاهیم علمی اشاره داشته باشند.
[۴/۲۶, ۰۹:۱۴] .: افرینش گرایان، ظاهر کتاب مقدس را میگیرند که زمین و اسمان چند هزار سال پیش در شش روز عادی خلق شده در مقابل افرینش گرایان دیدگاه زمین چند میلیارد سالانه است دیدگاه تکامل گرایانه قرار دارد که فسیلهای چند میلیون سال اثار حیات را نشان میدهد
۳۹درصد مردم امریکا در یک نظر سنجی موافق ظاهر کتاب مقدس در خلق جهان بوده اند و این تحت تاثیر پرتستان ها بوده که مخالف تفکر تمثیلی اگوستین در کتاب مقدس اند او قائل است که جهان دفعه خلق شده لوتر مخالف برداشت او بود و میگفت ما قائل به فهم جزئیات این روزها نیستیم جهان در شش روز به معنای تحت اللفظی ش خلق شده
لوتر بخاطر ظاهر عبارت کتاب مقدس، مخالف حرکت زمین بود لوتر درباره کوپرنیک میگفت او میخواهد اثبات کند خورشید در حال حرکت است نه زمین ،درست مثل شخصی که در کالسکه است فکر میکند درختان در حال حرکت است نه خودش، روزگار اینچنین شده کسی که میخواهد خود را باهوش نشان دهد باید چیز خاص و جدیدی به بهترین نحو اختراع کند این آدم احمق میخواهد کل علم نجوم را زیر و رو کند. همانطور که گفته میشود، به خورشید دستور داده شده تا ثابت بماند و نه زمین اما کتاب مقدس به ما میگوید یوشع فرمان ایستادن را به خورشید داد نه به زمین
ای خورشید بر فراز جِبعون بازایست و تو ای ماه بر دره اَیَلون. یوشع ۱٠
روز بلندِ یوشع محل مناقشه دین و علم در دنیای مسیحیت است
اگر چه در سال ۱۶۱۶ م خورشید محوری کوپرنیک احمقانه خوانده شد و بعدها گالیه محاکمه شد ولی کم کم نظر گلیسا عوض شد
برخی گفتند ایه به صورت مجازی سخن میگوید در واقع در ان روز انها از طریقی در جنگ یاری شدند و در زمان کمی پیروز شدند این گمان شد که فکر کنند روز بزرگ شده
برخی گفتند انروز مریخ در مجاورت زمین قرار گرفته و محور انرا منحرف ساخته لذا ببیشتر در مجاورت خورشید واقع شده
برخی گفته اند اتفاق محلی بوده شکست نور در ان منطقه شده و روز طولانی شده
لوتر میگفت فقط کتاب مقدس ،لذا دست پاپ را از تفسیر کتاب مقدس کوتاه کرد لذا خود مومنان به فکر فهم کتاب مقدس افتادند و این سوالها پیش امد
کتاب مقدس باید بدون کم و کاست به عنوان یک منبع علمی بدان نگاه شود یا به علل بشری من جمله ترجمه های مختلف در طول تاریخ ، خطا علمی در ان راه دارد
امروزه نگاه گلیسا کاتولیک نگاه تمثیلی به کتاب مقدس در بحث پیدایش است و در اینباره ژان پل دوم گوید: منظور کتاب مقدس یک رساله علمی نیست کتاب مقدس صرفا میخواهد اعلام کند خداوند دنیا را خلق کرده و به منظور اموزش این حقیقت خود را با اصطلاحات کیهان شناسی رایج زمان کاتبان کتاب مقدس وفق میدهد جهان برای جلوس خدایان نیست بلکه برای خدمت به انسان و نمایش جلال وشکوه خداوند افریده شده . کتاب مقدس قصد ندارد به انسان بیاموزد که چگونه خلق شده بلکه قصد دارد به او بیاموزد که چگونه میتوان به آسمان (بهشت) برود انگاه خطای برخورد با گالیه را اعتراف میکند و میگوید این دو حوزه را یعنی وحی و اندیشه را نباید با هم مخلوط کرد کتاب مقدس کاری با عالم فیزکی ندارد.. البته ایندو بیگانه نیستند و نقاط مشترکی دارند
پاپ فعلی فرنسیس از تکامل خداگرایانه حمایت میکند میگوید خداوند هستی را خلق کرد و اجازه داد موجودات بر طبق قوانین درونی به تکامل برسند همچنین به ان خودپایداری داد و حضور مستمرش را تضمین کرد بنابراین افرینش هزاران سال ادامه داشت تا به ان چیزی که ما امروز میشناسیم تبدیل شد خداوند جادوگر یا تردست نیست خالقی یست که به همه چیز هستی میبخشد. نظریه انفجار بزرگ که امروه منشا دنیا فرض میشود عمل افرینش را نقض نمیکند بلکه خود نیازمند ان است همچنین تکامل چون لازمه تکامل افرینش موجوداتی یست که تکامل می یابند