��჎🌹 ۷۸۶
 
ایا می دانید که کسانی که دور هستند حس دوری
 و اینکه با خدا و خوبها دوتایند همین باعث بیچارگی و جدایی انهاست
 یعنی این حس جدایی و دوری خود دوری و جدایی می یاره نباید گناهکار  هر کاری هم کرده باشه   خود را از انها جدا بداند  در هر حال و هر موقعیتی این حس دوگانگی و جدایی در انسان  از اصل گناه بدتر و مخرب تر است اینکه خداوند به حضرت عیسی فرمود قلبت را برای من نرم کن 
الن لی قلبک یک معنی اش همین میتواند باشد که اون قدر  روی گناه و بدی زون نکن که حس غلظت و سختی نسبت به من پیدا کنی گناهت هرچه باشد در جنب عظمت خداوند و کرم بی انتهای او صفر است دعه و تعال 
 او که گیر نیست تو هم گیر نده تو هم گیر نکن هی به زخمت نگاه نکن به شفا و مولی نگاه کن 
 اگر چه گناه معاذالله کم کم باعث این حس دوری  میشود ولی   باید این حس را علاج کرد  واصلا توبه یعنی درمان همین حس دوری و دیواری که ایجاد کردی
این حس دوری و پرده از اصل گناه مخربتر است  
و شاید اثر گناه غیر از این حس دوری  چیز دیگری  نباشد لذاست که از روی خطا و نسیان مرتکب خلاف شوی گناه نیست و اثر منفی ندارد چون این حس حجاب و دوری  را ایجاد نمیکند
اینک گفتیم باید حس جدایی نباشد یعنی با خدا با اولیاء  خدا یک دل باشی در جامعه و مسائل اجتماعی میگویند خیر خواهی و نصیحت برای ائمه مسلمین که هل الدین الا النصیحة چون کسی خیر خواهی میکند که دلسوز باشد یک دل باشد با امام جامعه با مومنین  و در مسائل فردی یک دلی به این است که بین خود و خدا بین خود و خودت نرم باشی الن لی قلبک همان که حضرت امیر در وصف سالک الی الله فرمود حتی دق جلیله و لطف غلیظه خ ۲۲۰نهج البلاغه 
و البته ریشه یکدلی و یک مرزی محبت است لذا امام رضا علیه السلام  به ساربان قافله ای که به او  طوس امدند   وقتی دست خط برای تبرک خواست نوشتند 
محب آل محمد باش اگرچه فاسق و گناهکاری٬  بالاخره نگذار حس جدایی بیاید 
کن محبا لال محمد و ان کنت فاسقا و محبا لمحبی  لآل محمد  و ان کانوا فاسقین 
 
 
و در بین خوبها هم ٬
گاهی مشگل  افراط این حس کار دست انسان میده 
یکوقت حس جدایی از حق و حقیقت و خدا و خوبها  ادم را بیچاره  میکنه معاذالله این برای کسانی که یه کمی پا را گچ گذاشته 
و یک وقت افراط در این حس که فکر میکنه حالا دیگه خیلی پسر خاله شده آدم را عقب می اندازه این دومی برای بچه مذهبی هاست که بهش میگند عجب   
معاذالله  خود را انقدر خوب و مقرب میبیند که خودش هم معاذالله  از خودش تعجب میکنه دیگه ما به جایی رسیدیم
 این عجب هم ریشه معاذالله زمین خوردن هاست ریشه قطع شدن فیض الهی است
 شاید هیچ خیری   بر مومن  ٬قطع نمیشود مگر اینکه علتش عجب است تنها مشگل اساسی در مسیر خوب تر شدن خوب ها همین عجب است والسلام
 فکر میکنه به جایی رسیده٬  روایت داریم اگر مومن دچار عجب نمی شد خدا نمیگذاشت هیچ گاه گناه کند یعنی اگر مشگل عجب حل بشه که انسان خودش را نبینه به مقام عصمت میرسد عصمت اکتسابی و معرفتی نه عصمتی ذاتی امام معصوم .
پس باید کاری کرد که با چند قطره اشک و عزادری و نماز و زیارت فکر نکنیم قله ق رسیدیم و تا آخرش رفتیم پیامبر خاتم را ٬ خدا فرمود قل رب زدنی علما بگو خدایا علمم را زیاد کن وقتی پیامبر هنوز در مسیر تکامل است من و شما چی .
به هر جا رسیدی و هر چه دست یافتی بدان به انچه نرسیده ای بسیار بسیار بالاتر وبیشتر است. ما با ابدیت روبرو هستیم با ازل و ابد و بی انتهی  
پس هر توفیق و هر مقام که یافتی در نفس خود  بگو  بالاتر و بالاتر  بیشتر و بیشتر چون به قله میروی باد به پرچمت میخورد بگو الله اکبر اینکه ما بدست اوردیم که چیزی نیست 
پس یک راه دوری از عجب توجه به عظمت (خدا و معصوم و هستی)  بلکه عظمت ظرفیت انسان است 
و اگر انسان از عجب نجات یافت ابواب فیض عظیم الهی رو به او میکند چرا که خداوند فیاض است واگر مشگلی هست از طرف ماست که خود را با عجب خراب میکنیم حال اگر عجب را درمان کردیم به قول طلبه ها مقتضی موجود و مانع هم مفقود این است ٬ راز بزرگ شدن و گنج های  الهی را مالک شدن  که ولله خزائن السماوات والارض 
این خزینه های  آسمان ها و زمین همان اسمائی میتواند باشد که فرمود لله الاسماء الحسنی فادعوه بها 
تا خود را نمی بینی او را میخوانی و تا او را میخوانی گنج های اسمان و زمین در دست توست 
 
 
لحظات آخر  ٬  همه نصرت الهی بر حسین نازل شد نزل النصر حتی رفرف علی راسه 
اینقدر تقدیرات در چنگ سیدالشهداء واقع شد که حقیقت نصرت نازل شد  اگر  نصرت وجود خارجی داشته باشد که دارد از جایگاه و گنجینه خود بر حسین نازل شد والبته کسی خارجش نکرد مگر حسین او در کربلاء چه ها کرد که همه چیز را آشفته و پریشان کرد و از جا دراورد نصرت آمد و آمد تا بر بالای سر حسین پر گشود 
دولت ان است که بی خون ودل آید به کنار یعنی این  
و انگاه سیدالشهداء بین شهادت و نصرت الهی مخیر شد
و کسی که ان قدرت معنوی را دارد که حقی
قت نصرت را نازل میکند البته مشغول  لله الاسماء الحسنی فادعوه بها    ست 
به جای اینکه امری کند نصر را  میگوید 
یا متعالی المکان عظیم الجبروة انت ثقتی فی الدنیا و الاخرة
 
الحمدلله اولا  وآخرا وظاهرا وباطنا
+ نوشته شده توسط جان نثاری علی رضا در چهارشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۵ و ساعت 1:39 |