🌹
معراج نامه 
معراج سفر سیر و سلوک رسول خدا صلی الله علیه و اله در هستی و اسمانها تا «قاب قوسین او ادنی» میباشد که در یکی دوسال اخر مکث حضرت در مکه اتفاق افتاد از خانهٔ ام هانی خواهر امیرالمومنین   از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی با هدف «لیریه من ایاتنا» تا ایات خدا را ببیند و با محوریت اسم «انه هو السمیع البصیر » یعنی شنیدنی ها و دیدنی ها در این سفر نمود داشته و نقطه و کلید شروع این سفر «سبحان الذی اسری بعبده لیلا» میباشد یعنی حرکت شبانه است سیری است که به اسرار شب برمیگرد همان که امام فرمود سیر الی الله ،سفری است که حاصل نشود «الابامتطاء اللیل» مگر اینکه شب را مرکب خود کنی با شب بروی ، بر شب سوار شوی دوبار کلمه شب امده یکی واژه لیلا دیگر اسری به معنای سیر دان در شب
 و خود بفهم که درشب چه خبر است و چه ها قسمت کنند 
 
دیگر با مرکزیت و محوریت عبد بودن ،عبد را میبرند نه کسی که شأنِ دیگر هم دارد 
نکته محوری دیگر این سفر ،سفر تسبیحی است «سبحان الذی اسری» 
منزه است سبحان است کسی که بنده ش راسیر داد  تسبیح شاه کلیدی است در سلوک که ما کودکان  فقط از ان لفظی شنیده ایم و مردان ره از این شاه راه تا «قاب قوسین او ادنی» رفته اند 
 
سفر معراج روحانی بود یا جسمانی ؟
ابن شهر اشوب از علمای قرن ششم و بزرگان شیعه  گفته  شیعه نظرش این است که تا مسجدالاقصی معراج حضرت جسمانی بوده و از ان جا به بعد روحانی بوده
مجلسی و برخی دیگر اصرار دارند که نصِ روایات این است که معراج حضرت جسمانی بوده در تمام مراحل 
برخی قائل به معراجِ روحانی شده اند  به خاطر قائل بودن به نجوم بطلمیوسی و اینکه طبقات اسمانها حالت پوسته پیاز دارد و خَرق ان ممکن نیست لذا حضرت با جسمش نرفته اند ولی مدتهاست که بطلان این نظرِ نجومی ثابت شد
حرف مهم به نظر من این است که در این مساله مهم به ایات و روایات با دقت نظر کنیم
در ایات،معراج 
 در دو مرحله یک ایه اول  سوره اسراء بحث شده که سفر را از مسجدالحرام تا بیت المقدس بیان کرده و بعد راجع یهود سخن رانده که قرینه است که بیت المَقْدِس مراد همین فلسطین است اگرچه این احتمال هست که بیت المقدس آسمان چهارم است یا در هر اسمانی بیت المقدس هست 
در هر صورت این دسته فقط حرف سیر تا بیت المقدس است که به نظر همین بیت المقدس ظاهری باشد و ادامه ندارد فقط میفرماید «لیریه من ایاتنا» 
این ایات چیست و چگونه نشان داده شده حرفی ازش به میان نیست 
 
دسته دیگر ایات سوره نجم است که این ایات را بیان میکند 
دیدن حضرت، شدید القوی را که جبرئیل در شگل واقعی اش میباشد نه تمثلی اش، که معمول بود 
دیگر«قاب قوسین اوادنی »
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى (٧)ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى (٨)فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى (٩)فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى (١٠)مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى* نجم 
 
دراین جا حرف از فواد و قلب است نه جسم 
 
 جمع این دو دسته ایات  با نظر ابن شهراشوب موافق است 
روایات 
از روایات نه از حرف «عرج به » مطلبی در جسمانیت فهمیده میشود اگر تازه روایت باشد و نه از روایات دیگر 
به نظر اصرار مجلسی و برخی دیگر به جسمانی بودن معراج برای این بوده است که کسی فکر نکند معراج خواب و مکاشفه بوده که دیگران هم دارند 
من قبول دارم که معراج خواب و مکاشفه نیست ولی اگر هم باشد باز مطلبی است که  اعجاز و عظمتش سر جای خودش است  که خواب انبیاء وحی است چنانچه درباره رؤیای حضرت ابراهیم و دیگر انبیاء امده 
ولی با ظاهر ایه و روایت نمیسازد که معراج  یک خواب یا مکاشفه باشد
 
مطلب دیگر  ادله ی از روایات هست که منافات با جسمانی بودن معراج دارد مثل اینکه  معراج در شب بوده ولی در معراج نماز ظهرِ روز جمعه و نماز مغرب و عشاء و صبح را حضرت خوانده اندبا اینکه سفر معراج درشب بوده و شاید به ثانیه طول کشیده وکوزه اب یا کُوبه دربی ک در موقع رفتنِ حضرت،  تکان خورده در حین بازگشت در همان حال بوده اینقدر فاصله زمانی اندک بوده 
 
و از طرفی ما نص خاص در روحانی بودن معراج داریم 
مجلسی در باب معراج اورده 
که جبرئیل موقع بردن رسول خدا فرمود «ولتنم عیناه و لتسمع اذناه و یعی قلبه» یعنی چشم حضرت بخوابد و گوشش بشنود و قلبش بپذیرد و درک کند 
این نص در روحانی بودن معراج است 
اگرچه ممکن است برخی این روایت را حمل بر یک سفر معراج حضرت کنند و بگویند حضرت ۱۲۰معراج داشته و یکی جسمانی و بقیه روحانی بوده ولی این حرف که برخی روحانی و برخی جسمانی بوده مؤیدی از روایات که ندارد هیچ ،در روایتی مفصل و اصلی معراج این جمله امده که نمیشود بر سفر فرعی حمل کرد 
از اینها گذشته اگر معراج جسمانی باشد بسیار از حرفهای معراج با اعتقادات مسلم شیعه قابل جمع نیست مثلا ایه  «قاب قوسین او ادنی» چطور با معراج جسمانی قابل جمع است ؟
حضرت به خداوند متعال نزدیک شد تا اینکه دو کمان مانده بود یا نزدیک تر از این شد 
خداوند متعال  قطعا جسم نیست و این سیر روحی و سلوک روحی حضرت است چنانچه تمام سِکانسها و جریانات معراج شهادت به این مطلب میدهد  و مراد از دو کمان دو مرحله است یا دو اسم است از اسماء یا اسم اعظم است چنانچه در حدیث امده یک اسم از اسم اعظم نزد خداست و پیامبر هم نمیداند و اگر بگویی فرمود دو کمان مانده تا خدا و در حدیث نیامده که دو اسم اعظم را نمیداند
میگوییم که در ادامه دو کمان فرمود یا کمتر از دو کمان  
و سیر ادامه دارد و خداوند انتهاء ندارد و این کمان خود نفس رسول خداست بلکه تمام سفر معراج شرح کتاب نفس رسول خداست و قران ره اورد سفر سلوکی حضرت است و معراج روی دیگر این سکه در آینه «انه هو السمیع البصیر » است  این برای اهلش ثابت و مسلم است
البته قائل شدن به روحانی بودن معراج غیر از این است که بگویی خواب و مکاشفه بوده و نه به خاطر نجوم بطلمیوسی  بلکه ما از روایات اینگونه فهمیدیم بلکه نصش اینگونه بود  نه روایات عامه که همسر رسول خدا گفته ان شب پیامبر از بستر  خارج نشدند بلکه از روایات شیعه که «و لتنم عیناه و لتسمع اذناه و یعی قلبه »ولاحول ولاقوة الابالله 
اللهم صل علی محمد و اله افضل السلام و الصلاة مادامت الصلاة و الحیاة  
الحمدلله اولا و اخرا و ظاهرا و باطنا
+ نوشته شده توسط جان نثاری علی رضا در شنبه شانزدهم مرداد ۱۳۹۵ و ساعت 17:17 |