خواب دیدم دارم قبر میکنم قبلا کنده بودم و پر کرده بودیم بعد تو به فرصت خیلی کم یه قبرخیلی قشنگ و گشاد و فوری داشتم میکندم. بابام بود اما خیلی جوون شده بود .دائیم هم بود. اما بابام از یه چیز ناراحت بود نمیدونم چی. همه بمن میگفتن چه زود کندی منم داشتم میگفتم قبلا کنده بودم و پرکرده بودم برا همین کندنش راحته.هیچکسم کمکم نمیکرد داشتن نگاه میکردن. مامانم میگفت اقلا اینجا بزرگ و گشاد قبر میکنی ولب باغ رضوان تنگ و کوچولوه. تو خونه هم بود ولی نمیدونم خونه کی بود
ی خانمی خواب دیده میخواند مسجدجامع که قدیمی قرار خراب کنند توخواب ی نفر میبینه که کلا لباس سبز پوشیده و ی پارچه سبز هم میندازه روی پشت بام مسجد ومیگه هرکی بخواد اینکارو خراب کنه ببین باهاش چیکارمیکنم
شب جمعه هم ایشان خواب دیدند
تعبیر قبر ،وطن است و شبه اش به نظر یه خونه میسازه که اطرافیان نگاه میکنندو نظر میدهند ولی کمک نمیکنند ناراحتی پدرش هم شاید از کمک و خیرات نفرستادن است البته اگر پدرش مرده باشد
تعبیر مسجد هم میتواند خود مسجدی که دیده باشد که مقدس بودن و مورد توجه اهل البیت بودن ان مسجد مشخص را میرساند
و میتواند مثالی باشد از عالم بزرگی یا شخص مقدسی که در زندگی فرد وجود دارد باید احترامش را حفظ کند و بی حرمتی بدان نکند ولاحول ولاقوه الابالله
+ نوشته شده توسط جان نثاری علی رضا در سه شنبه سیزدهم مهر ۱۳۹۵ و ساعت
16:24 |