🌹تفسیر اسمائی 
سوره جحد 
قل یا ایها الکافرون 
لا اعبد ما تعبدون 
ما یک قرب نوافل داریم که بنده با تقرب به خداوند متعال طوری میشود که خداوند اعضا شخص میشود بنده با خدا میشنود با خدا راه میرود
 و یک قرب فرائض داریم که بالعکس میشود یعنی اگر خدا بخواهد کاری بکند بنده در اثر تقرب به حق تعالی مجرا و آلت حق تعالی میشود بنده گوشی میشود که خداوند بشنود و چشمی که ببیندقال الله تعالی :"کان سمعی الذی اسمع به" 
این قرب فرائض است که کتاب و سنت را به قول برخی پر از خدای انسانی کرده خداست که دارد خدایی میکند ولی او مستقیم دخالت نمیکند با وسایل دخالت میکند او منزه است که خود مستقیم در امور مادی دخالت کند اگر میخواهد سیب به ما بدهد درخت سیب  خلق میکند تا سیب بدهد اگر وحی به ما میخواهد بکند وَلی خلق میکند و قرب فرایضی به وجود می اید 
به عبارتی غُلومی اسماء الله که مخلوق الهی هستند همان داستان  قرب فرائض است لذاست که فرمودند "نحن الاسماء الحسنی " 
 
 یکوقت در سیر ثبوت یا همان سیر نزولی از بالا به پایین ،ریزش ملکوت بر ناسوت است که قرب فرائض پیش می اید 
 
یکوقت سیر اثبات است سیر صعودی است  از پایین به  بالاست دست و پازدن بنده برای سلوک و قرب است که قرب نوافل است
 
لذا یکوقت اسماء در کسوت ثبوتی وسیر نزولی است این خانه ی اصلی اسماء است 
و گاه در کسوت اثباتی و سیر صعودی است یا خانه میوه های اسماء است 
اصل اسماء ،خانه اولیه ان سیر ثبوتی است که امامی است ولی بالتبع سیر صعودی مامومی است "شیعتنا من فاضل طینتنا" این فاضل بودن به حسب سیر ثبوتی میتواند باشد میتواند هم به حسب مایوول و سیر اثباتی باشد هو الاول و الاخر 
تا اینجا سخن واضح و مبرهن 
ولی حرف دیگر اینست که گاهی مطلب سومی پیش می اید 
و ان امثال سوره قل یا ایها الکافرون لااعبد ما تعبدون است 
که یا باید در قرب نوافل ،فرائض جایی داد یا انرا مطلب سومی از اسماء الهی دانست چرا که  چیزی غیر از اسماء در عالم نیست اگر مطلب سومی فرض کنیم  میشود به ان قُلِی تعبیر کرد ماجرا اینقدر دور است که " ینادون من مکان بعید" تو بگو ان هم ، من نمی پرستم ...
 
ولاحول ولاقوه الابالله 
 
 - حديث قرب نوافل 
الكافى باسناده عن حماد بن بشير قال سمعت ابا عبدالله عليه السلام يقول :
قال رسول الله صلى اللّه عليه و آله : قال الله عزوجل
من اهان لى وليا فقد ارصد لمحاربتى ، و ما يتقرب الى عبدى بشى احب الى مما افترضت عليه و انه ليتقرب الى بالنافله حتى احبه فاذا احببته كنت سمعه الذى يسمع به ، و بصره الذى يبصر به ، و لسانه الذى ينطق به ، ويده الذى يبطش بها، ان دعائى اجبته و ان سالتى اعطيته ، و ما ترددت عن شى انا فاعله كترددى عن موت المومن ، يكره الموت واكره مساءته
 
۲ - حديث قرب فرائض
قال الله عزوجل ما يتقرب الى عبدى بشى احب الى مما افترضته عليه ، و ما زال يتقرب الى عبدى بالفرائض حتى اذا ما احبه و اذا احببته كان سمعى الذى اسمع به ، و بصرى الذى ابصر به ، ويدى التى ابطش بها.
 
 
الحمدلله اولا واخرا و ظاهرا وباطنا
+ نوشته شده توسط جان نثاری علی رضا در دوشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ و ساعت 9:34 |