🌹تفسیر اسمائی 
سوره کوثر 
"انا اعطیناک الکوثر" 
اسمایی که در این ایه است از این قرار است 
معطی به معنی عطا کننده که از "اعطینا‌ک" برمیاید 
مُکثر ،زیاد کننده که از کوثر بر می اید 
 
ایا میتوان کل ایه را اسم خدا معرفی کرد 
انا اعطیناک الکوثر ،اسم خداست ؟
به یک معانی عام که کل هستی اسماء الله هست قطعا ایات قران ظاهر وباطنش اسم خداوند متعال است ولی در بحث اسماءالله بیشتر اسم علم و ذاتی بحث میشود تا جمله ی از اسماء 
اگرچه ان هم بعید نیست 
در هر صورت خداوند متعال در متن هستی ست نه بیرون ،با موجودات شاد و ناراحت با گرسنه و سیر با تشنه و سیراب با عاشق و معشوق با گدا و غنی 
او به سان سازنده ساعت یا بنای ساختمان نیست که در کناری از خلقش باشد او در متن هستی است و در عین حال قل هو الله احد و کفوی هم ندارد 
پس اینکه برخی اعتراض میکنند که در این ناملایمات زندگی ،خدا کجاست باید گفت او با فقیر و غنی است اوست که مسبب این هاست "ان هی الافتنک""قل کل من عندالله "
 
 
با این وجود یعنی حکومت و سلطنت اسمائی جایی برای گلایه دکترشریعتی  نمی ماند که 
میگوید: 
خدایا کفر نمیگویم،
پریشانم،
چه میخواهی تو از جانم؟!
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی.
 
خداوندا!
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی
به زیر پای نامردان بیاندازی
و شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر میگویی
نمیگویی؟!
 
خداوندا!
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایه ی دیوار بگشایی
لبت بر کاسه ی مسی قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرفتر
عمارتهای مرمرین بینی
و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر میگویی
نمیگویی؟!
 
خداوندا!
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشیمان میشوی از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.
 
خداوندا تو مسئولی.
خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است
 
این جملات منسوب به ملاصدراست :
خدا بی نهایت است و لامکان وبی زمان
اما بقدر فهم تو کوچک میشود
و بقدر نیاز تو فرود می آید
و بقدر آرزوی تو گسترده میشود
و بقدر ایمان تو کارگشا میشود
و به قدر نخ  پیرزنان دوزنده باریک میشود
و به قدر دل امیدواران گرم میشود
 
یتیمان را پدر می شود و مادر
بی برادران را برادر می شود
بی همسرماندگان را همسر میشود
عقیمان را فرزند میشود
ناامیدان را امید می شود
گمگشتگان را راه میشود
در تاریکی ماندگان را نور میشود
رزمندگان را شمشیر می شود
پیران را عصا می شود
و محتاجان به عشق را عشق میشود 
 
۸۵،اسم از اسماءالهی به نحو صریح دررقران امده مثلا رحمان ،رحیم ،آخذ، عفو ...و برخی به نحو فعلی در قران  امده 
اما دسته دوم یعنی اسمایی که به نحو فعلی امده : 
در «فرهنگ قرآن» اسماء و صفات غیرمصرّح در قرآن، که از افعال  به خدا نسبت داده شده  در قرآن انتزاع می‌شوند، مشروط به این‌که در بیان معصومان به آن‌ها تصریح شده باشد یا در کتاب‌های کلامی از آن‌ها بحث شده باشد، عبارتند از:
آمِر • بادئ • باسط • باطش • باعث • باقی • بانی • جازی • جلیل • حاشرالخلایق • حاکم • حامل • حنّان • خاذل • داحی • داعی • دلیل • ذارئ • ذاکر • رائی • راحم • رازق • راضی • رامی اصحاب‌الفیل • ساخط • ساقی • سالخ • سامع • شارع • شافی • شاق • صارف • ضارب‌الأمثال • طاحی‌الأرض • طامس عیون الأعداء • طاوی السّماء • عائد • عادل • عاصم • عافی • غضبان • فاتح • فاتق • فادی • فارض • فارق • فاصل • قائل‌الصّدق • قابض • قاسم • قاصم • قاضی • قاطع • کاتب‌الحسنات • کاره • کاسی • ماحی • ماد • ماهد • مُبارِک • مُبَدِّل • مُبدِی • مُبَشِّر • مُبْطِل • مُبَیِّن • مُتجاوِز • مُتَجلّی • مُتَقبّل‌الحسنات • مُتْقِن • مُتکلِّم • مُتَوَلّی • مُثْبِت • مُثَبّت • مُثیب • مُجازی • مُجلّی • مجیر • مُحاسِب • مُحبّ • مُحَبِّب • مُحَذِّر • مُحَرِّم • مُحسِن • مُحْصی • مُحِقّ الحق • مُحْکِم • مُختار • مُخَفِّف • مُخلِص • مُخَوِّف • مُدافِع • مُدَبّر • مُدْرک • مُدمِّر • مُذلّ • مُذَلِّل • مُذْهِب • مُرْتَضی • مُرْسی • مُرَکِّب • مُرید • مُزَّکی • مُزوِّج الحور • مُزَیِّن • مُسبِغ • مُستَجیب • مُستَغنی • مستوی علی‌العرش • مُسخِّر • مُسلِّط • مُسَلِّم • مُسْمِع • مُسَوّی • مُسیِّر • مُشتَری • مُصَرِّف • مُصطفی • مُصْلِح • مُصیب • مُضِلّ • مُطعِم • مُظْفِر • مُظَلِّل • مُظْهِر • مُعِدّ • مُعَذِّب • مُعَرِّف • مُعِزّ • مُعْطی • مُعْظِم • مُعَلِّم • مُعید • مُغْرِق فرعون • مُغْشِی • مغطِش اللیل • مُغْنی • مُفتی • مُفَجّر • مُفَصِّل • مُفَضِّل • مُفهِّم • مُقْبِر • مُقَدِّر • مُقدِّم • مُقرّ • مُقَرّب • مُقسِط • مُقَطِّع • مُقَلّب • مُقْنی • مُکثِّر • مُکْرِم • مُکَرِّم • مُکفِّرالسّیئات • مُکْمل‌الدّین • مُکوِّر • مُلْزِم • مُلْقی • مُلْهِم • مُلیّنُ‌الحدید • مُمَتِّع • مُمَحِّص • مُمْسِک • مُمَکِّن • مُمَهِّد • مُمیت • مُنادی • مَنّان • مُنْبِت • مُنْجِی • مُنْشِر • مُنْطِق • مُنْعِم • مُنْقِذ • مُنکِّس • مُوحی • مُوسِع • مُوَّفِّق • مُوفی • مُولِج • مُهین • مُیسّر • مُؤتی • مُؤخِّر • مُؤلِّف • نازع • ناسف‌الجبال • ناشر • ناظر • نافخ • ناهی • واجد • واضع • واهب
الحمدلله رب العالمین
+ نوشته شده توسط جان نثاری علی رضا در سه شنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ و ساعت 8:39 |